سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان

در گلوی روباهی استخوانی گیر کرد

به خروسی گفت : این را در بیار
خروس ،استخوان را در اورد و مزد خواست

روباه گفت : همین که سرت را در دهان من بردی

و سالم بیرون آمدی مزدت بس؟؟؟

خروس هم بعد از آن ماجرا راهش را از روباه مکار جدا کرد 

و برای خودش دکانی زد و مشغول در آمد زایی شد 

و روباه که متوجه شد دیگر خروسی نیست که جانش را نجات دهد 

و با توجه به اینکه خروس در نزدیکی او مغازه زده است 

رفت کنار دریا تا خود را غرق نماید  که ناگهان خروس 

بدو پیشنهاد داد که راه و رسم کسب درآمد را به تو خواهم آموخت 

و در عوض تو هم از حیله و مکر خود دست بردار 

روباه هم قبول کرد و خروس با اندوخته ای که داشت 

برای روباه دکانی اجاره کرد و روباه هم رضایت خودش را اعلام نمود .


[ پنج شنبه 92/1/22 ] [ 8:8 عصر ] [ jangali ]
درباره وبلاگ

امکانات وب
++ +++++++
  • رنکینگ
  • قالب وبلاگ